محدوده ی خانه باغ اتحادیه بین سال های 1300 ه.ش الی 1321 ه.ش

لاله زار در دوره پهلوی اول

مقدّر بوده که این خانه از هر کدام از وقایع بزرگ تاریخ معاصر ایران نصیبی به خیر یا غیر آن ببرد. چه اینکه پس از سید ضیاء و با بر سرکار آمدن رضا خان، ابتدا در کسوت رئیس­الوزرایی و سپس در قامت مؤسس سلسله ی جدید پهلوی، این ملک باز هم دستخوش تغییرات فراوانی گشت.

ساکنین لاله­ زار جدید، تا حدودی متفاوت از سکنه ی قبلی آن بودند و اگرچه نیازهایشان تماماً با نیازهای ایرانیان و ییلاق نشینان تهران متفاوت نبود، امّا شیوه ای که در برآورده کردن این نیازها با آن اُخت شده بودند، کاملاً متفاوت بود و آن گونه که راسته­بازارها و حجره­ها به ارائه­ی خدمات و فروش مایحتاج مشغول بودند، قطعاً متفاوت بود از آنچه سبک اروپایی زندگی ساکنان جدید این محل برتابنده­ی آن بود. فلذا به مرور جای حجره­های قماش­فروشان را بوتیک­های لباس فروشی گرفت و جای بنکداری­ها را مغازه­های عرضه­ی محصولات فرنگی و خدمات هم به شکل دفتری و مراکز اجاره­ی خدمت خود را در قاب تجدّد لاله­زار جا کردند. در همین اثنا بود که جای درشکه و گاری را اتول/ اتومبیل و جای شن و ماسه را سنگفرش می گرفت.

این­ها همه بخشی از ماجرا بود و در ادامه، سودای تفریحات جامعه روشنفکر  که برایشان “فرهنگ و تمدّن” که متضمّن معاشرت و اشتراک ایدوئولوژی های مختلف فرهنگی و اجتماعی بود ، سبب شد تا بافت فرهنگی خاصی با محوریت این خیابان تشکیل شود که کافه­ها، سالن­های تئاتر، سینما و تماشاخانه­ها، رستوران­ها و … از نمادهای اصلی آن بودند. مکان هایی که میشد در آن ساعتی معاشرت کرد و از تجربه­های جدید جهان متمدّن توشه­ای برگرفت. از تبعات این همنشینی­ها و تجربه­های جدید، البته خاطره سازی­های فراوانی بود که به اسامی مختلف در لاله­زار جریان داشت. خیابانی که جایگاه اولیه­ی بسیاری از مفاهیم چون محافل سیاسی، محافل ادبی، محافل هنری و … بود و هرکسی را از ظن خودش یار این مجموعه می­کرد. لاله­زارِ عشاق و دلداگان، لاله­زار تجاری، و لاله­زاری که روایتگر بخشی از تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران باشد.

این تکاپو در دوره ی رضاخانی هم از پای ننشست و اتفاقاً توسعه ی لاله­زار و فرهنگِ نسج­یافته­ در آن بخشی از اندیشه­های توسعه گرانه­ی دوره­ی شاه جدید شد. خیابانی در امتداد لاله­زار اصلی طراحی شد و نام آن را لاله­زار نو نهادند. نوتر و بسیار مجلل­تر از لاله­زار قبلی که شایسته ی سکونت مستشاران و سفرا و اعیان خارجی و درباریان متموّل دربار جدید باشد و البته طعنه­ای هم به قجر بزند که چندان در تزریق مدرنیته توفیقی حاصل نکرده بودند. چهارراهِ کُنت، اوج این پرفورمانس اشرافی و مردن بود و به نماد اصلی مرکزی از فرهنگ، سیاست و پیشرفت در حیات شهریِ دوره­ی پهلوی اول بدل شد که اتّفاقاً احداث مراکز تجاری جدیدی را هم در بر داشت و در بافت فرهنگی آن نیز، نخستین سینمای روباز تهران و البته ایران جاگرفته­بود.

یکی از عوامل توسعه ی لاله­زار در سال 1307 ه.ش (90-1889 م) ادامه دادن خط واگن اسبی از میدان توپخانه تا منتها الیه شمالی باغ لاله­زار بود که خانه­های خانواده مخبرالدوله در آن­جا قرار داشت. این امر سبب شد که مراکز تجاری شامل مغازه­های یک طبقه ای هم تا آن محل امتداد یابند. هنگامی که بلدیه تهران در1308 ه.ش/1929 م اندک اندک خط آهن واگن اسبی را در این راسته به زیر خاک برد، تدریجاً این شیوه ی حمل و نقل هم از میان برچیده شد. امّا بافت لاله­زار چون از ابتدا به شیوه­ای درست مهندسی شده بود، در سال­های بعد و به­ویژه در سال 1310 ه.ش/1931 م از گزند تخریب در خلال عملیات تعریض معابر پایتخت در امان ماند و تنها بخش­های از آن که به سبب ساخت و ساز، ناهمگون شده بود اصلاح شد. برای آسفالت سراسری خیابان شاهرضا (خیابان اتقلاب کنونی) هم قسمتی از پیاده ­روی شرقی لاله­زار شمالی (نرسیده به خیابان استانبول امروزی) تا خانه ی ممتازالملک (برادر سعد الدوله) که گویا سقف هم داشته، دستخوش تغییر شد. ناگفته نماند که این عملیات و آسفالت سراسری به مدفون شدن سنگفرش منتهی گردید.

در 1304 رضا شاه با شعار ارتش جدید، بوروکراسی دولتی و حمایت دربار به حکومت رسید .بخشی از رکن بوروکراسی حکومت پهلوی در آن دوره وضع قوانینی در جهت اصلاح بافت شهرها، من جمله تهران بود. به عنوان مثال در یکی از مصوبه­های بلدیه­ی تهران در 1307 شمسی آمده است که همه­ی مغازه­ها باید در جلوی محل خویش درب و پنجره­ی شیشه­ای نصب کنند. در 1308 قانونی برای تعیین ارتفاع ابنیه یک و دو طبقه تصویب شد. اما از مهم­ترین مصوباتی که اثر مستقیم بر املاک اتحادیه داشت، قانونی بود که در 1311 تصویب شد و احداث بنا در جبهه­ی معابر عمومی بدون مجوز کتبی از بلدیه را منع می­کرد. این قانون سبب عقب نشینی، تخریب و نوسازی­های متعدد در املاک، خانه­ها، مغازه­ها و حصارهای خانواده­ی اتحادیه شد. البته که از رهگذر همین قانون، منافعی نیز متوجه این خانواده می­شد و قرارداد آسفالت خیابان­های این منطقه و در صدر آن خیابان فردوسی (همان خیابان باغ اتحادیه) از این صنف بود که فی ما بین بلدیه و شرکت تجاری اتّحاد به امضا رسید.

فوت حاج رحیم اتحادیه در 1313 حادثه­ی مهمّی بود که در این بازه زمانی به وقوع پیوست به نحوی که  روزنامه­های «تجدد ایران» و «شفق سرخ» هم بدان اشاره شد؛

“نمره اعلان 1035 – مرحوم حاج رحیم آقا اتحادیه شب یکشنبه 18 ماه، در باغ شخصی خود واقعه در تجریش دار فانی را وداع گفتند. مرحوم مذکور یکی از تجار محترم و وطن­خواه بودند که در دوره زندگی خود خدمات شایان و قابل تقدیری نموده­اند. فقدان آنمرحوم کلیه علاقمندان و دوستانی را که آشنائی به صفات حمیده و نیات حسنه ایشان داشتند متأثر نموده. ما به بازماندگان آنمرحوم عموما و به آقایان جعفر آقای اتحادیه و علی آقای اتحادیه خصوصا تسلیت گفته سلامتی و موفقیت مشارالیهم را در ادامه خدمات فقید مزبور از درگاه احدیت خواستاریم .”(روزنامه شفق سرخ- بی تا)

“انالله و اناالیه راجعون- نظر بفوت مرحوم حاجی رحیم آقا اتحادیه مجلس ترحیم از ساعت دو بعد از ظهر یوم دوشنبه19  الی ظهر سه شنبه 20 ماه جاری در مسجد مجدالدوله منعقد خواهد بود. مجلس ترحیم زنانه نیز در منزل شخصی آن‏مرحوم واقعه در خیابان لاله­زار کوچه اتحادیه از دو ساعت بعد از ظهر فردا الی ظهر سه‏شنبه بیستم منعقد است .” (روزنامه تجدد ایران بی تا)

تصویر هوایی سال 1319 (محدوده لاله زار و فردوسی)
خانه باغ اتحادیه تهران در تصویر هوایی سال 1319 ه.ش

در قدیمی ترین عکس هوایی از تهران که به سال 1319 توسط خلبان­های فرودگاه قلعه­مرغی گرفته شده است، جزئیاتی وجود دارد که ذیلاً به شرح آن می پردازد:

الف) باغی در قسمت جنوبی حیاط غربی ملک اتحادیه به چشم می­خورد که از قرار معلوم متعلق و منضم به ملک میراز علی صراف است. در سند ملک اتحادیه اشاره شده که این باغ با دیواری از باغ حاج میرزا علی صراف جدا شده و دیوار اندرونی ملک صراف و باغ وی در امتداد باغ واقع در ملک اتحادیه قرار دارد. البته در عکس هوایی یاد شده اثری از دیوار مذبور وجود ندارد.

ب) در سند باغ اتحادیه به حمام حاج میراز علی صراف اشاره شده که در عکس 1319 اثری از آن نیست. گویا این حمام نیز وجود داشته امّا شواهد وجود آن در کاوش­های گودال باغ اتحادیه در قسمت جنوبی حمام تاریخی این مجموعه کشف شده و نه در این عکس. نیز محمتل است که این دو حمام در زمانی قبل از این و احتمالاً در دوره ی ناصری یکی بوده باشند و بعدها به دوقسمت شده­اند که قسمت شمالی در ملک اتحادیه و قسمت جنوبی در ملک صراف جای گرفته­ است. این ها البته محموعه­ای از گمانه زنی­ها است و تنها نکته­ی حتمی، وجود حمامی است به سبک دوره ی قجری که گویا بخشی از حمام بزرگتری بوده.

ج) کوشک مرکزی قابل مشاهده در این عکس نکته ی قابل توجّهی است و احتمال آن می­رود که متعلّق به دوره ی پهلوی باشد.



معین افضل خانی | مهندسین مشاور آکران
معمار ، سرپرست مرمت و بهسازی خانه باغ اتحادیه تهران